شناخت و هیجان در افراد عاشق

شناخت و هیجان در افراد عاشق

شناخت و هیجان در افراد عاشق

افراد عاشق بی تردید یکدیگر را با عینک خوشبینی، همراه با تحسین و ایده آل سازی می نگرند (هندریک و هندریک، ۱۹۸۸ ) و با لجاجت در فکر یکدیگر حضور دارند (آلاپاک، ۱۹۸۴ ). شاید به این دلیل که مدتی طولانی تر با هم باشند، با هم بودن را در ذهن خود دوباره سازی می کنند. برخی بر این باورند که اندیشیدن به « با هم بودن » و همراهی در خلال مدت دلباختگی اساس تداوم عشق است.
شدت و عمق هیجانها در خلال ایام عشق، مخصوصاً در اولین عشق، به نظر عمیق تر می رسد (آلاپاک، ۱۹۸۴ ). حتی زمانی که فرد درگیر عشق جدیدی می شود، هنگامی که آن را با عشق قبلی خود مقایسه می کند احتمالاً هیجان فعلی خود را به صورت یک امر بی نظیر و بدون سابقه احساس می کند.
دو حوزه ی خاص در خلال عشق معمولاً پنهان می شود و یا نهفته باقی می ماند. این دو حوزه عبارتند از: « خشم » و « قدرت / کنترل ».
عصبانیت و خشم برای حالت دلباختگی، احساس امنیت و تعلق ما مزاحمین دردآوری هستند. به همین دلیل اکثر افراد سعی می کنند آنها را فراموش و از خود دور کنند و برآنها پرده برکشند. البته تجربه های کوتاهی از خشم دور از انتظار نیست و تأکید مثبتی بر تعادل ارتباط دارد و گویای حسرت و آروزی بازگشت به تعادل عاشقانه ی پیشین است. انکار عواطف منفی و برانگیختگی هیجانی ناشی از این افکار، عشق را جذاب و هیجان انگیز می کند.
هر گاه در ارتباط، یکی از دو نفر بخواهد دیگری را کنترل کند، درگیر ی و مشاجره آغاز می شود. در ارتباط دو نفره گاهی پیش می آید که یکی از دو نفر واقعاً همه ی وجوه ارتباط را کنترل می کند و بر دیگری اعمال قدرت می نماید. اما جالب است که بدانیم افراد تازه عاشق اغلب به چنین رویدادی روی خوش نشان می دهند. میل به پیوند، میل به صرف نظر کردن از خویش به خاطر آرزوها و رویاهای معشوق و به خاطر تأکید بر ویژه بودن این عشق، باعث می شود که تازه عاشقان کنترل خود را به دست یار بسپارند و اعمال قدرت او را با روی خوش پذیرا باشند. در زمان عشق مجالی نیست که افراد به تعادل قدرت و ارزیابی آن در ارتباط خود بپردازند، اما هنگامی که دلباختگی رنگ بازد و عشق اندکی به سردی گراید و عینک خوشبینی کنار رود، آنگاه افراد به ارزیابی قدرت خود در ارتباط می پردارند و نسبت به اعمال قدرت و کنترل دیگری حساس م یشوند و واکنش نشان می دهند.
خشم در افراد عاشق در دو مورد به طور جدی وجود دارد. یکی هنگامی که موانع دنیای واقعی، آنها را از این که به عشق خود بپردازند و از آن لذت ببرند محروم کند و دیگر زمان یکه درباره ی معشوق خود به جزییات جدی ومزاحمی پی ببرند. عشق بدون هیچ شکی تجربه ی اوج است . می تواند در طول دوره هایی از زمان بیاید و برود و در طول زندگی چندین بار حادث شود. اما عشق ، آغاز یک وضع با ثبات نیست، عشق آغاز دگرگونی است؛ دگرگونی وسیع در شخصیت، زندگی و تمام ارتباطات نزدیک. تحقیقات نشان می دهد که تحول یک ارتباط ، تحولی خطی نیست که هر چه جلوتر رود ارتباط بازتر و شفافتر و صمیمانه تر شود. نیاز ما به داشتن حریم خصوصی، نیروی بازدارند ه ای است در برابر میل به شفافیت هر چه بیشتر و شاید از همینجا باشد که ما نیاز به دوری و دوستی را با هم داریم(آلتمان و دیگران، ۱۹۸۱).
یکی از اولین چالشهایی که عشق با آن روبرو خواهد شد، چالش هویت عشاق است. حفظ هویت  « من » در برابر هویت « ما » و  حفظ هویت « ما » در برابرهویت « خویشاوندان ».
به نظر می رسد که هیچ یک از این هویتها نباید به نفع هویت دیگری کنار رود، بلکه بهترین راه تداوم همه ی این هویتها در کنار هم و همزیستی مسالمت آمیز آنان است.

شناخت و هیجان در افراد عاشق

برچسب ها

شناخت و هیجان ( 1), شناخت و هیجان در افراد عاشق ( 1), عاشق ( 2),

1 Comment

  • HD / مرداد ۵, ۱۳۹۸ در ۱۰:۵۷ ب.ظ

    سلام.من دوساله که عاشق فرد مشهوری شدم که نمیدونم برای اینکه بخوام نظرشو به خودم جلب کنم باید چه کار کنم لطفا کمکم کنید.

    پاسخ دادن