نظریه های آشنایی قبل از ازدواج

نظریه های آشنایی قبل از ازدواج

نظریه های آشنایی قبل از ازدواج

از نظریه های آشنایی قبل از ازدواج، دو نظریه ی قدیمی، وجود دارد. یکی نظریه ی همسان همسری و دیگری نظریه ی ناهمسان همسری.
نظریه ی همسان همسری از نظریه های آشنایی قبل از ازدواج بر این فرض استوار است، که هر چه شباهتها و همانندیها بیشتر باشد دو طرف بیشتر مایل به آشنایی با یکدیگر هستند.
همانندی های قومی، فرهنگی، طبقه ی اجتماعی، مذهب مشترک، ارزشهای مشترک، سن و سال نزدیک به هم و سطح تحصیلاتی مشابه و علا یق مشترک بنیان و پایه ی استواری برای ایجاد زندگی مشترک است. در مورد علاقه ی مشترک منظور این نیست که دو نفر به همراه هم یک علاقه را دنبال کنند، بلکه ممکن است به طور فردی به آن بپردازند اما هر دو نفر به آن حوزه علاقمند باشند. مثلاً علاقه ی مشترک به موسیقی،هنر ، صنایع دستی، طبیعت … و البته همه آنچه که گفته شد، به این معنی نیست که اگر در برخی حوزه ها با هم تفاوت داشتند؛ الزاماً روابط آنها پایدار و موفق نخواهد بود . بلکه افرادی هستند که علی رغم تفاوت در برخی از زمینه ها، ازدواج موفقی داشته اند. اما به طور عام هر چه مشترکات بیشتر باشد زندگی و ارتباط را حت تر و آسان تر خواهد بود. به همین دلیل متخصصان اکثراً معتقدند که اگر می خواهید ازدواج موفق، با ثبات و شادمانی داشته باشید، باید به جستجوی فردی باشید با خصوصیات و کیفیاتی که در انتخاب بهترین دوست به دنبال آن هستید. یا به عبارت دیگر با کسی ازدواج کنید که ما نند صمیمی ترین دوست شما باشد.
نظریه ی ناهمسان همسری بیان میکند که ما بیشتر به افرادی علاقمند میشویم، که ما را کامل می کنند. مثلاً فرد خجالتی از فرد جسور خوشش می آید، یا یک فرد اجتماعی و اهل رفت و آمد یک فرد منزوی و اهل مطالعه را جذاب میداند. فرض اصلی این نظریه این است، که ما تمایل داریم کسی را جستجو کنیم که دارای آن چیزی است که ما نداریم و مایل به داشتن آن هستیم. بسیاری از مردم این نظریه را می پذیرند، چرا که به نظر می رسد منبعی برای شهود و احساس در آن نهفته است. اما اگر آشنایی را از انتخاب همسر جدا کنیم، واقعیت آشکار می شود. تحقیقات نشان می دهد که در اکثر ازدواجهای موفق دو طرف معمولاً از بسیاری جهات به هم شبیه هستند

از نظریه های آشنایی قبل از ازدواج، نظریه ی دیگری که برای توضیح فرایند آشنایی قبل از ازدواج مفید است، نظریه ی صافی است. این نظریه بیان می کند که مردم برای آشنایی و نهایتاً انتخاب همسر از صافی های پیچیده ای عبور می کنند که به تدریج دامنه ی مخروطی آن تنگ تر می شود و انتخاب محدود تر می شود تا این که نهایتاً به یک انتخاب می رسند.
اولین صافی یا اولین عامل تأثیر گذار آشنایان هستند. منظور از آشنایان، اقوام، خویشان، دوستان، همسایگان، همکاران، هم کلاسیها و … هستند که با آنها مواجه می شویم، آنها را می بینیم و با آنها آشنا می شویم. مکان جغرافیایی و زمان آشنایی عوامل مؤثری هستند که در این مرحله تأثیر گذارند. البته رسانه های جدید از قبیل اینترنت، فضا و زمان مجازی برای ارتباط ایجاد کرده اند، که آنها را نیز می توان در این صافی مؤثر دانست. منظور از صافی پیشینه ی اجتماعی گروه قومی و نژادی، طبقه ی اجتماعی، اقتصادی و سن است که در این مرحله افراد به طور هشیار یا ناهشیار آن را لحاظ می کنند.
جذابیت در مرحله ی بعد به صورت یک صافی عمل می کند و در تصمیم گیری افراد مؤثر است.
همسانی و هماهنگی، بیشتر معطوف به شخصیت، علایق، باور ها و ارزشهاست، هر چه افراد به لحاظ این چند عامل با هم هماهنگی بیشتری داشته باشند، احتمال این که با هم ازدواج کنند بیشتر است.
صافی سنجش در واقع ارزیابی ما از ارتباط است . در این مرحله ما ارزیابی می کنیم که در ارتباط چه می دهیم و چه بدست می آوریم. اگر در ارزیابی ما آنچه که می دهیم با آنچه بدست می آوریم متناسب بود، اغلب به سوی ارتباط متقابل متعهدانه یا ازدواج پیش خواهیم رفت.

نظریه های آشنایی قبل از ازدواج

برچسب ها

آشنایی پیش از ازدواج ( 3), آشنایی قبل از ازدواج ( 4), نظریه های آشنایی پیش از ازدواج ( 1), نظریه های آشنایی قبل از ازدواج ( 1),